نظریه های فرهنگی

منوی اصلی


نویسندگان


لینک دوستان

ردیاب ارزان ماشین

جلو پنجره جک جی 5

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان همکلاسی و آدرس hamkelasi8992.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب بلاگفا

آمار بازدید

» تعداد بازديدها:
» کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 18
بازدید کل : 1480
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

آرشیو ماهانه


پیوند های روزانه


لوگوی ما

همکلاسی


لوگوی دوستان


بر چسب ها




نظریه های فرهنگی

سه شنبه 7 مهر 1394

نظریه های فرهنگی

کتاب نظریه های فرهنگی در قرن بیستم حسین بشیری

فرهنگ شناخت آقای داریوش آشوری

1-تعریف فرهنگ کنید ؟

فَر به معنی ولاو شکوه  جلال و هنگ به معنی کشیدن وکلمه فرهنگ هم به معنی شکوه و والا کشیدن

فرهنگ ارزشها اعتقادات اخلاقی و رفتار های مبتنی برا اینها و آداب و رسوم یک جامعه و عرف جامعه را فرهنگ گویند فرهنگ به زندگی جامعه بشری معنی می بخشد

فرهنگ یک پدیده اکتسابی می باشد

تعریف فرهنگ از نظریه های غربی

ادوارد تیلور مجموعه ای از دانشها باورها و هنرها قوانین اخلاقیات عادات و هر آنچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرا میگیرد

یا نظریه کلاکر : فرهنگ به عنوان گنجینه ای انباشته از آفرینندگی های بشر تعریف می کند

مثل صنایع دستی – موسیقی – ادبیات – نمایش نامه – معماری

2- از نظر ساپیر و مایرز فرهنگ چیست ؟

یا نظریه مایرز : فرهنگ آنچیزی که ازگذشته به جا مانده وبراکنون وآینده شما تاثیر می گذارد

نظریه ساپیر فرهنگ مجموعه ای هم بسته از کردار ها و باورها که از راه جامعه به ارث رسیده و بافت زندگی را تشکیل می دهد.

3-اجزاء فرهنگ را بنویسید ؟

اجزای فرهنگ عبارتند از 1- دانش 2- باورها 3-اخلاق4- هنر 5-سنتها و مراسم

دانش با پدیده های جهان هستی که با اصالت عقل قابل اثبات باشد

2- باورها مجموعه ای از افکار که به زندگی معنا می بخشند باورها ادراک ما از جهان هستی هستند ولو اینکه قابل اثبات نباشند

3- اخلاق شناخت مصادیق و ارزشهای اخلاقی

4-هنر بیان روح و احساسات آدمی در قالبهای بیانی مختلف مثل نقاشی – موسیقی –

5- سنتها و مراسم تفکر و باوری که بر خوردار از آدابی تکرار شونده باشد

مشخصه های فرهنگ

1-فرهنگ اکتسابی است یادگرفتنی است فرهنگ پدیده ای ذاتی نیست بلکه اکتسابی و از طریق یادگیری قابل انتقال است

2-فرهنگ پویا و متحول است فرهنگ پدیده ای ساکن نیست و همواره در حال تحول و پویایی و حرکت به سمت جلو است

3- فرهنگ تغییر پذیر است 4- فرهنگ ساختاری است 5-فرهنگ ناشی از عوامل زیست شناختی می باشد

4- اهمیت فرهنگ و هویت فرهنگی را بنویسید ؟

اهمیت فرهنگ 1- جایگاهی که فرهنگ در هویت بخشی و موجودیت فردی افراد جامعه و خود جامعه ایفاء می کند

2-نقشی که فرهنگ در بیشرفت و توسعه دارد نقش فرهنگ در رفع بسیاری از مشکلات اقتصادی – سیاسی و اجتماعی فرهنگ است فرهنگ به عنوان یکشاخص توسعه پایدار در جهان امروز شناخته می شود و در توسعه فرهنگی کی از ملاکهای پیشرفت جوامع  می باشد

هویت فرهنگی چیست ؟هر فرهنگی الگوهای رفتاری منحصر به فرد خود را دارد که برای مردمی که از زمینه های فرهنگی دیگر هستند بیگانه است تفاوت های فرهنگی که جوامع را از یک دیگر متمایز می کند و برای جوامع دیگر ناشناخته و غریب است به عنوان هویت فرهنگی یک جامعه معرفی  می شود بطور کلی مفاهیم و ارزشهای هر جامعه که خارج از ضمینه شناخت جوامع دیگر باشد و مختص همان جامعه و مردم باشد هویت فرهنگی نامیده می شود

اشاعه فرهنگی :دوفرهنگ در تماس بایکدیگر فرهنگ غالب نمادها و ارزشهای خود را به درون ظرف فرهنگی فرهنگ مغلوب میریزد مجموعه های سیاسی اقتصادی برای اجرای مقاصد خود گاهی به بنیادهای فرهنگی ملت های دیگر هجوم می برند که در این صورت پدیده تهاجم فرهنگی رخ می دهد منظور از اشاعه فرهنگی مغلوب کردن فرهنگ ضعیف و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه و قوی به جای فرهنگ بومی است تمدن : در لغت به معنای شهر نشینی و از ریشه مدنیت گرفته شده است و معنای خوی و خصلت شهر نشینی به خود گرفتن را می دهد تمدن پدیده ای است که بشر در سایه آن به تشکیل جوامع پرداخته مورخین و باستان شناسان تمدن را میراث گذشته یک جامعه که به نسل آینده منتقل می شود می دانند

5- تفاوت فرهنگ و تمدن را بنویسید ؟

تفاوت فرهنگ و تمدن: فرهنگ به معنی تمام خلاقیت های ذهنی و گفتارو کردار و رفتار مردم یک جامعه است  فرهنگ زائیده آن بخش از تراوشهای ذهنی و فرآورده های فکری بشر است که در بر گیرنده هنر و ادبیات و آئین های قدیمی دورن جامعه می باشد ولی تمدن به تمام کوششهای جسمی و روحی که بر آورنده نیاز شهر نشینی انسانها است می باشد فرهنگ محصول تفکر انسان ها است ولی تمدن به معنای نو و جدید بودن و مدنیت است تمدن کوششی است برای پیاده کردن عملی فرهنگ تمدن اکتسابی و تقلیدی است در حلی که فرهنگ تقلیدی نیست فرهنگ سازنده و کمال دهنده است اما تمدن سازمان اجتماعی را تشکیل می دهد و آن را پیش می برد تمدن نیازمند فرهنگ است و بدون فرهنگ معنی ندارد ورود فرهنگ و تمدن اسلامی به فرهنگ و تمدن ایرانی در ضمینه های معماری – رسم الخط – روابط خانوادگی – علم – نقش زن – در ادبیات و زبان تاثیر گذار بوده و این تاثیر متقابل بر یگدیگر بوده است

6-خرده فرهنگ را توضیح دهید؟

خرده فرهنگ : در اصطلاح مردم شناسی به ارزشها و هنجارهای متفاوت با ارزشها و هنجارهای گروه اکثریت که درون جامعه بزرگ تر است خرده فرهنگ گویند علاوه بر فهنگ کل جامعه طبقات ،قشذرها و گروه های مختلف جامعه دارای فرهنگ ویژه خود هستند که به آن خرده فرهنگ یا ریز فرهنگ گویند در جامعه شناسی بیشترین کاربرد خرده فرهنگ مربوط به مطالعاتی است که در مورد گروه های نژادی و انحرافات اجتماعی انجام می شود اصولاًاعضاء خرده فرهنگها تمایل دارند گروه یا قوم خود را بالاتر و برتر بدانند

ضد فرهنگ : خرده فرهنگی است که ارزشها و هنجارهای شیوه زندگی آن اساساً با فرهنگ حاکم در تضاد است چنین گروه هایی آگاهانه برخی از مهمترین هنجارهای جامعه بزرگتر را  رد  می کنند میلتون جینجر (Milton ginjer ) خرده فرهنگ را اینگونه تعریف می کند هنجاری که یک گروه را از کل جامعه جدا می کند و با آن یگانه و هماهنگ نیست 

مثل اقلیت های مذهبی – طایفه – تیره – عشیره – قبیله ایل گروه های مکانی و محلی مثل مردم یک ده گروه های شغلی گویشهای محلی شیوه های همسر گزینی ،غذا های مخصوص مخصوص هر منطقه

7- سرمایه فرهنگی را توضیح دهید و نظریه پیر بوردیو را بنویسید ؟

سرمایه فرهنگی مجموعه ای از روابط و معلومات و امتیازات است که فرد برای حفظ یا بدست آوردن موقعیتهای اجتماعی از آن استفاده می کند انواع سرمایه فرهنگی

پیر بوردیو (Pierar bordieu ) جامعه شناس فرانسوی سرمایه فرهنگی را به سه دسته تقسیم می کند 1- سرمایه بدنی ،فردی ،حافظه 2- سرمایه عینی فرهنگی 3- سرمایه نهادی و زابطه ای

1-سرمایه بدنی فردی و حافظه ای مهارت های تجربی و رفتاری و معلومات کسب شده از سرمایه های بدنی فردی محسوب می شوند سرمایه بدنی دارایی است که به کاراکتر و خلق و خوی شخص بدل شده است یعنی تنها صاحب این خصایص دارنده این سرمایه است این سرمایه از طریق بخش وراثت و خرید و فروش قابل انتقال نیست این سرمایه فانی است چون بایگانگی بیولوژیک فرد گره خورده است

2-سرمایه عینی فرهنگی :مجموعه های میراث فرهنگی آثارادبی شاهکارهای هنری این سرمایه به لحاظ مادی قابل انتقال است

3- سرمایه نهادی و زابطه ای : مدارک تحصیلی اسناد  مربوط به مالکیت و هرنوع سند تخصصی که به دارنده آن قرار دادی تضمین شده ای ارائه می دهد بوردیو بر این اعتقاد است که سرمایه اقتصادی می تواند برای صاحبش سرمایه فرهنگی و اجتماعی بوجود بیاورد و بلعکس

8- نظریه نظریه پردازانی چون دورکیم - مارک زیمل را توضیح دهید؟

نظریه های کلاسیک غرب 1- امیل دورکیم یهودی اهل فرانسه متولد 1853تا 1917 : دورکیم از نظریه پردازان اجتماعی فرانسه بود که معتقد است که فرهنگ عامل وحدن اجتماعی یا همبستگی اجتماعی است و بر مبنای نظریه او اختلاف و کشمکش را نمی توان به حساب نقش فرهنگ گذاشت او بر این عقیده بود که همبستگی اجتماعی موجب قوام جامعه می شود و از بی نظمی جلوگیری می کند و او عامل این همبستگی را فرهنگ یک پارچه مردم یک جامعه می دانست دورکیم دونوع جامعه را در نظر می گیرد یک جامعه ساده که در آن مردم به هم شبیه ترند و وظایف یکسانی را انجام می دهند و حداقل تفاوت های فردی و جود دارد بنابراین انعطاف کمتری دارند و گرایش به سختی و خشونت در آنها بیشتر است در این جامعه گذشت وجود ندارد اما در جوامع صنعتی و پیچیده  همبستگی نه از همانندی افراد بلکه از تفاوت هایشان به وجود می آید در این جامعه تنظیم کار وجود دارد و در کیفرها گرایش به خشونت و سختی کمتری دیده می شود و انعطاف بیشتری وجود دارد

11- از نظر دورکیم دین چه نقشی در فرهنگ دارد؟

2- دورکیم فرهنگ را برخاسته از نیاز ها و شیوه های سازمان یافتگی ساختار اجتماعی و نه یک تفسیر فردی از جهان می بیند

3- دین در نظریه دورکیم : در نظریه ایشان دین به عنوان جزئی از فرهنگ به حساب می آورد (برخلاف دیدگاه اسلامی )او معتقد است که دلیل واقعی وجود دین و آداب دینی نه پرستش خدایان بلکه بازسازی پیوند های اجتماعی بوده است

انتقادد ها به جامعه شناسی دورکیم : 1- او اختلاف و کشمکش به حساب فرهنگ نمی گذارد 2-نظریات دورکیم بیشتر ایده آلیستی است او به نقش قدرت ها روز منافعه اجتماعی و نیاز ها را نادیده می گیرد او نقش فرهنگ را بسیار ساده و یک خطی می بیند و این با توجه به نظریه او نسبت به جوامعه پیچیده در تناقض است

9- از نظر زمیل مَد را تعریف کنید ؟

گئورگ زیمل 1858تا 1918متولد برلین او برخلاف دور کیم جامعه محصول کنش و واکنش های افراد با یکدیگر می دانست مشاهده تجربی فرد در نظر او مقدم بر الگوهای پیش ساخته اجتماعی است او فرهنگ را از دو بعد عینی و ذهنی بررسی می کند فرهنگ ذهنی یا روح مربوط به پرورش روح انسان ها و فرهنگ عینی نشان دهنده فراتر از روح انسان و در برگیرنده اشیائی است که توسط فرهنگ ذهنی تهیه شده است زیمل در نظریه خود راجب مُد می نویسد قوائد مَد قراردادی هستند این قوائد به نیازهای فرهنگی و اجتماعی شخص پاسخ می دهند کسانی که در گروه های اجتماعی بالاتر قرار دارند از مَد تبعیت می کنند تا شأن اجتماعی خود را نشان دهند و گروه هایی که از طبقات پایین هستند با مَد خود مدعی به ورود بهطبقات بالائی هستند و این رقابت پایانی ندارد که نشانگر ذات ناپایدار مَد است

10- از نظر مارکس زیربنای فرهنگ چیست ؟

نظریه کارل مارکس : فیلسوف و نظریه پرداز آلمانی متولد 1818تا1883: تحصیلات او در مقطع دکتری فلسفه از دانشگاه برلین بود او یک یهودی آلمانی تبار که به نشر 1-مانیفیست کمونیست 2- ارائه الگوی زیربنایی روبنایی جامعه 3- تاسیس انجمن بین المللی کارگری – از نظر مارکس مسائلی چون زیربناو روبنای جامعه شیوه تولید مالکیت خصوصی و سایل تولید و نظام روابط تولید ی و تقسیم جامعه به مالکان و کارگران مطرح هستند به نظر او اقتصاد در جامعه صنعتی و سرمایه داری زیر بنای جامعه محسوب می شود و حکم اولیه را دارد اما مارکس فرهنگ را چیزی جزء روبنا و عامل ثانویه اجتماعی نمیداند مارکس معتقد است فرهنگ محصول ایدئولوژی است طبق دیدگاه مارکسیسم روشن فکران طبقه حاکم در هر عصری اندیشه های مسلط را تولید و عرضه می کنند و همین اندیشه ابزارهای عمده طبقه حاکم بر طبقه زیر دست است از نظر مارکس انسان در جامعه سرمایه داری چیزی جزء ابزار تولید پول نیست و پول معیارو ارزش گذاری کالا ها است و ارزش انسان با پول سنجیده می شود البته مارکس بعدها دیگاه انسان گرایانه تری بدست می آورد ودر انتقاد به تئوری خود می پذیرد استفاده ابزاری از فرهنگ در جهت تامین منافع طبقه حاکم چیزی جزء کالازدگی و از خود بیگانگی هویتی خود در بر ندا

مارکس وبر (1960-1864)متولد یک خانوده مرفح آلمانی و یک پروتستان متعصب تحصیلات در رشته تاریخ – حقوق و فلسفه بود تا پایان عمر ازدواج نکرد از برجسته ترین رهبران فکری دوران خود بود مهمترین کانون نظریه فرهنگی او درک او از کنش انسانی است او دو الگو را برای کنش انسانی مورد توجه قرار می دهد 1- کنش مبتنی بر ارزش که محرک آن باورها و اعتقادات و اهداف فرهنگی مانند دستیابی به رستگاری است دوم کنش مبتنی بر هدف که همان کنش سوداگری است که فاعل آن درصدد کسب منفعت بوده و هر وسیله ای را جهت رسیدن به هدف خود موجه می داند

نقش دین در فرهنگ مارکس وبر به نقش دین درفرهنگ جوامع معتقد بود مانند دورکیم با این تفاوت که دورکیم معتقد بود که دین دست آویزی برای تحکیم پیوند های اجتماعی است ولی وِبر دین به عنوان نجات بخش انسان بخصوص در جهان  مدرن که کنش مبتنی بر هدف قالب است نگاه می کند وِبر معتقد است که با آغاز مدرنیته جهان به سمت توهی شدن پیش می رود و تنها نجات دهنده دین خواهد بود وِبر طبقه بندی دیگری دارد که به اقتدار اجتماعی معروف است از نظر او جامعه دارای سه طبقه اقتداری است 1-اقتدار سنتی این نوع اقتدار زنجیره ای از رسوم و سنت های رایج است که از رسوم و اعمال خاص یک گروه اجتماعی برگرفته شده و اتباع جامعه از این سنت ها پیروی می کنند مثل سنت اسلامی در ایران 2- اقتدار کاریزماتیک یا فرهمندانه این نوع اقتدار ناشی است از باور به برخورداری حاکم از اقتداری استثنایی و یا نوعی عطیه الهی است مثلاً گاندی – ماندلا

3-اقتدار قانونی و اخلاقی یا بورکراتیک این نوع اقتدار به اعتقاد وِبر در جوامع معاصر و صنعتی بوجود می آید و مبتنی بر هنجارهای قانونی و تکنیک وظایف است تفاوت نگاه مارکس وِبر ویژگی بارز وِبر چند بُعدی بودن او است مارکس تاکید بر انحصاری برعامل اقتصاد به عنوان تعین کننده طبقه اجتماعی دارد اما وِبر معتقد است که انسان مجموعه بزرگی از ارزشها هستند که در سه طبقه جای می گیرد 1- اقتصادی طبقه از نظراقتصادی فرد طبقه بندی می شود 2– اجتماعی از منظر اجتماعی شأن یا پرستیژ 3– سیاسی از نظر حزب سیاسی طبقه بندی می شود وِبر بر این اساس نظریات خود را ارائه می دهد

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: نظریه های فرهنگی,

نوشته شده توسط محمود سهرابی در ساعت 16:27



درباره



به وبلاگ من خوش آمدید
MASF1350@gmail.com


مطالب پیشین

قمه زنی سنت یا بدعت
جامعه پذیری
آشنایی با ساختارهای فرهنکی
سواد هنری
رفتار شناسی فرهنگی
اقدام پژوهی
جامعه شناسی هنر
نظریه های فرهنگی
اخلاق (کاردانی)
اطلاع رسانی (کاردانی)
حقوق ادبی (کاردانی)
enghlab
جزوه انقلاب اسلامی
بیست سوال درس تاریخ تحلیل صدر اسلام
سوالات تستی درس انقلاب اسلامی
اخلاق (کاردانی)
اطلاع رسانی (کاردانی)
حقوق ادبی (کاردانی)
کارآفرینی (کاردانی)
مدیریت مراسم و تشریفات(کاردانی)




Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by hamkelasi8992